آیتالله جوادی آملی از همدرسان استاد مطهری در ایام تحصیل در حوزه علمیه قم هستند که با ایشان مراودات علمی زیادی داشته و هردو از محضر پرفیض علامهطباطبایی بهره بردهاند. آیتالله جوادی آملی درباره حضور مؤثر استاد مطهری در جلسات درس علامه میگویند: «شبی که استاد مطهری برای شرکت در جلسات خصوصی به قم میآمدند، آن جلسه پربارتر و پربرکتتر بود؛ زیرا سؤالهای عمیقی طرح میکردند که در قبال آن، همه از علامه جواب عمیقی دریافت میکردند و ایشان مایه برکت سؤال بود».
ماهر و توانا در تحلیل مطالب
ویژگی شهید مطهری (رضوانالله علیه) در تحریر و تحلیل بود؛ یعنی اگر میخواست مطلبی را بررسی کند و اثری را به منشأ آن استناد دهد، تمام جوانب قضیه را با تحلیل بررسی میکرد، آنگاه با نفی و اثبات ثابت میکرد که این اثر مال آن امور نیست مال این شیء خاص است. شهید مطهری در راه تحلیل خیلی ماهر و توانا بود، یعنی میشکافت و دوباره میبافت. گرههای کور را که دیگران نمیدیدند شهید مطهری میدید، آن گره را باز میکرد و نشان میداد و دوباره میبافت. این هنر در شهید مطهری بود. منشأ این توان هم از نظر قرآن کریم، شرح صدر است. انسانی که دارای شرح صدر است چشم و دلش بیناست، وقتی که چشم و دل بینا بود نقطه کوری نمیماند. شهید مطهری برای متن عالَم، شارح خوبی بود و برای متن جهان، مفسر خوبی.
آیتالله جوادی آملی (مصلح بیدار، ج 2 / ص 95 و 96)
هنر فلسفی استاد مطهری
هنر فلسفی شهید مطهری نه تنها این بود که توانست فلسفه ملاصدرا را از اساتید بنام بفهمد یا فلسفه غرب را با مطالعه عمیق ادراک کند، بلکه هنر اصلی او این بود که در حوزه فلسفه صاحبنظر بود. ایشان میتوانست بین آنچه که از غرب به شرق آمده است و آنچه در خود شرق ذخیره است، داوری کند و در پرتو آن تحلیل عمیق، اوج فلسفه شرق را با حضیض فلسفه غرب بررسی کند و درست تحلیل کند. مرحوم مطهری میکوشید با برهان ثابت کند که فلسفه شرق از مدیریت علمی و برهانی برخوردار است. آنچه را که استاد علامه طباطبایی در خصوص خلاصه افکار اندیشمندان غرب و تسلط حکمت شرق در جلسات خصوصی بیان میکرد، مرحوم مطهری خوب مییافت و به قلم خوب تقریر میکرد. حضور شهید مطهری در جلسات خصوصی درس استاد علامه برای همه ما تازگی داشت. شبی که استاد مطهری برای شرکت در جلسات خصوصی به قم میآمدند، آن جلسه پربارتر و پربرکتتر بود، زیرا سؤالهای عمیقی طرح میکردند که در قبال آن، همه از استاد علامه جواب عمیقی دریافت میکردند و ایشان مایه برکت سؤال بود.
آیتالله جوادی آملی (مصلح بیدار، ج 2 / ص 100)
دلباخته قرآن و سرسپرده عرفان
در طی بیش از 30 سال که علامه طباطبایی (رضوانالله تعالی علیه) رحل احیای تفکر اسلامی را در حوزه علمیه قم پهن کردند، شاگردان زیادی به محضر ایشان باریافتند و در محضر ایشان شرکت کردند. عده معدودی که همه این مراحل را با استاد بودند و در همه مراحل حضور علمی داشتند؛ هم در نحوه تدریس فلسفه مشاء، هم در نحوه تدریس حکمت متعالیه و هم در عرفان و هم در تفسیر و هم در حدیث حضور همهجانبه داشتند، عده کمی بودند که یکی از آنها، بلکه یکی از مهمترین آنها را میتوان آیتالله شهید مرحوم مرتضی مطهری (رضوانالله تعالی علیه) نامید. شهید مطهری در کنار سفرهای نشست که فلسفهاش پخته بود؛ زیرا بعد از التیام بین فلسفه اشراق و مشاء و بعد از هماهنگی عرفان و برهان و بعد از حضور عرفان و برهان در خدمت قرآن، این فلسفه پخته و کامل و رسا شد. استادی چون علامه طباطبایی ـ که هم در قرآن حکیمی نامور بود و در عرفان عارفی نامدار بود و در فلسفه حکیمی نامی ـ حضور داشت و شهید مطهری هم خود دلی داشت دلباخته به قرآن، مغزی داشت سرسپرده به عرفان، جانی داشت وابسته به برهان؛ متفکر و اهل دل و اهل معنی بود. آنچه در تمام برخوردها با شهید مطهری کاملاً محسوس بود، چه در جلسات خصوصی و چه در حضور استاد، حرّیت و آزادگی شهید مطهری بود. او دلی آزاد و مغزی آزاد داشت و قهراً دارای زبان و قلمی آزاد بود.
آیتالله جوادی آملی (مصلح بیدار، ج 2 / ص 352 و 353)