مبارزه، شعار صریح و بدون نفاق

چند روز پیش با بعضی از جوانان صحبت میکردیم، یکی از آنها که چپی فکر میکرد گفت این شعاری که میگوید «اتحاد مبارزه آزادی» چه عیبی دارد؟ گفتم هیچ عیبی ندارد. گفت پس این، شعار مشترک هر دومان باشد. گفتم لفظش میان ما مشترک است اما شما که میگویی «اتحاد، مبارزه، آزادی» در «مبارزه» میگویی مبارزه با رژیم و مبارزه با مذهب. اما تو میخواهی این را در زیر لفافه و با یک عبارت مبهم بگویی؛ مردم و آن کس را هم که طرفدار مذهب است زیر این لوا جمع کنی؛ بعد کم کم و آرام آرام اغفالش کنی.

ولی من که میگویم «مبارزه» صریح میگویم مبارزه با امپریالیسم و با کمونیسم. تو میگویی «آزادی» ولی تو فقط یک قلم آزادی را گرفته ای، میخواهی مردم را از یک رژیم ظالم آزاد کنی و اسیر رژیم ظالم دیگری بکنی. «كَالْمُسْتَجِيرِ مِنَ الرَّمْضَاءِ بِالنَّارِ میخواهی مردم را از زیر آفتاب سوزان داغ بیرون بیاوری و بیندازی در آتش. ولی من می خواهم اینها را از زیر آفتاب داغ آزاد کنم و ببرم در سایه.

مرز آزادی بیان، صراحت و عدم نفاق است؛ یعنی هرکسی می‌تواند رأی و نظر خود را آزادانه بیان کند مشروط بر اینکه این رأی و نظر را به مکتب یا ایدئولوژی مورد قبول دیگران منتسب نکند تا از این طریق، عقیده خود را به کرسی بنشاند. مثلاً اگر یک گروه سیاسی با عقیده مارکسیستی بخواهد در زیر لوای اسلام و قرآن نظرات الحادی خود را بیان کند، ‌در حقیقت به اغفال و فریب دیگران پرداخته است و در چنین شرایطی طبعاً نمی‌تواند در اعلام مواضع خود آزادی داشته باشد. اما اگر همین گروه سیاسی مواضع فکری و سیاسی خود را صریحاً و به دور از هرگونه فریب و نفاقی اعلام نماید، در این صورت هیچ مانعی نباید در مقابل این آزادی بیان وجود داشته باشد.

آزادی فکر یا اغفال و توطئه؟

بیاییم حرفهایمان را صریح بزنیم، رُک بگوییم. تو که به آیت الله امام خمینی اعتقاد نداری و وقتی که با همفکرانت مینشینی میگویید ما تا فلان مرحله با این مرد هستیم بعد چنین با او مبارزه میکنیم؛ چرا عکس او را بلند میکنی؟ چرا دروغ میگویی؟ او میگوید «جمهوری اسلامی» و حرفش را صریح میگوید. تو در خفا می گویی جمهوری دموکراتیک خلق یعنی یک جمهوری کمونیستی. اینها یکی نیست، دو تاست. تو حرف خودت را بزن. آزادی ابراز عقیده یعنی این که فکر خودت را بگو. تو می خواهی به نام آزادی ابراز فکر و عقیده دروغ بگویی. آن کسی که تو واقعا به او اعتقاد داری لنین است؛ پس عکس لنین را بیاور، آنگاه ما با تو مخالفت نمیکنیم. من میگویم چرا تو عکس پیشوای ما را می آوری؟ وقتی عکس پیشوای ما را می آوری میخواهی به مردم بگویی که ما راهی را می رویم که این پیشوا می رود، در صورتی که تو میخواهی آنها را از راه دیگری ببری. دروغ گفتن چرا؟ اغفال چرا؟ ما آزادی فکر را با آزادی اغفال و آزادی منافق گری و آزادی توطئه گری که نباید اشتباه کنیم.

تفاوت رژیم ایده‌آل دو قشر آزادی‌خواه

ما صریح و رُک و پوست کنده با شما حرف میزنیم: رژیم ایده آل حکومتی ما غیر از رژیم ایده آل حکومتی شماست. رژیم اقتصادی ایده آل آینده ما غیر از رژیم اقتصادی شماست. نظام اعتقادی و فکری ما غیر از نظام اعتقادی و فکری شماست. جهان بینی ما غیر از جهان بینی شماست. ما صریح و رُک و پوست کنده حرفمان را میگوییم، ایها الناس هر کسی میخواهد از این راه بیاید هر کسی میخواهد از آن راه برود. شما چرا حرفتان را صریح و رُک نمیزنید؟ چرا می گویید: «بیاییم از آزادی شعار واحدی بسازیم» در صورتی که تو از «آزادی» در درجه اول آزادی از مذهب را قصد میکنی و ما از «آزادی» آزادی از هر نوع اختناق را که یکی از آنها اختناق کمونیستی است قصد میکنیم. پس آزادیی که تو می خواهی با آزادیی که ما میخواهیم دو تاست.

من همین جا به همۀ این دوستان غیر مسلمان اعلام میکنم که از نظر اسلام تفکر آزاد است. تو هر طور میخواهی بیندیشی بیندیش، هر طور می خواهی عقیده خودت را ابراز کنی –به شرط این که همان فکر واقعی خودت را ابراز کنی- بکن. میخواهی بنویسی بنویس. میخواهی بگویی بگو.

شما خوانندگان محترم می‌توانید برای مطالعه ادامه این متن، کتاب آینده انقلاب اسلامی ایران را خریداری نموده و از تمامی مطالب این کتاب بهره‌مند شوید.

 

آینده انقلاب اسلامی ایران، ص 42-43

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *