سرآغاز نهج‌البلاغه‌ شناسی در قم

حجت­‌الاسلام سیدهادی خسروشاهی: استاد شهيد وقتی برای تدريس در مؤسسه دارالتبليغ اسلامی[1]قم دعوت شدند، بدون ترس و واهمه از شايعات و اتهامات، آن را پذيرفتند و روزي به من گفتند که هدف من نشر انديشه و علوم اسلامی بين طلاب و دانشجويان است و برای من فرق ندارد که اين امر در دانشکده الهيات انجام پذيرد و يا در جايی ديگر. البته در قم و دارالتبليغ چون شاگردان من نوعاً طلاب جوان هستند، حرف­‌ها و درس­‌های مرا می‌فهمند و من خوشحال هستم که می‌توانم در طرز تفکر و انديشه‌های آن‌ها تحولی ايجاد کنم و يا نقشی، ولو مختصر، داشته باشم.

کتاب «سیری در نهج‌البلاغه» محصولی از دروس ايشان در دارالتبليغ است و همين دروس سرآغاز نهج‌البلاغه‌شناسی در قم بود، همان‌طور که «تفسير الميزان» علامه طباطبايی پايه قرآن­‌شناسی در قم گرديد. البته بعدها ايشان مورد طعن و انتقاد قرار گرفتند، ولی توجهی به اين امور نداشتند و تا به آخر به تدريس خود ادامه دادند[2].

حجت‌الاسلام دری نجف‌­آبادی: در نخستين سال­های تأسيس دارالتبلیغ، در مورد معيارهای اخلاقی بحثی داشتند و جلد پنج «اصول فلسفه و روش رئاليسم» را تدريس می‌کردند[3].

علت حضور در دارالتبلیغ

حجت­‌الاسلام دری نجف‌­آبادی: علت حضور شهید مطهری در دارالتبلیغ چند وجه دارد که همه آن وجوه باید دقیقاً مورد بررسی قرار گیرند. دارالتبلیغ از سویی سنگری برای تبیین معارف اسلامی و ارتباط با طلبه­‌ها بود. اگر هم فردی در آنجا مورد سؤال بود، به این معنی نیست که همه طلبه‌­ها زیر سؤال بودند. ما از این جنبه که امام(ره) به آنجا نظر مساعد نداشتند، با آن مخالف بودیم و اگر کار درستی هم می­‌کردند چون اهدافشان صادقانه نبود، مخالفت می­‌کردیم. احساس می‌­کنم که شهید مطهری می­‌خواستند رابطه­‌شان را با آنجا حفظ و حتی از وجود آقای شریعتمداری هم استفاده و او را وادار کنند که در بعضی از مسائل اقدام نماید. تدریس شهید مطهری در آنجا و طرح مباحثی چون بحث توحید، مثل تدريس در دانشگاه بود، چون در هر حال مدیریت دانشگاه تهران هم مورد تأیید ایشان نبود. شهید مطهری قصد داشتند اقدامات اساسی انجام دهند و در جهت نیل به این هدف، از هر ابزاری تا آن حد که به اهداف ایشان صدمه نمی­‌زد، استفاده می­‌کردند[4].

حجت‌­الاسلام معادی‌خواه: استاد حضور خود در دارالتبليغ را با اين انگيزه توجيه می‌کرد که شايد از آن راه بتواند از قدرت و نفوذ بيت شريعتمداری سود برد و ساواک را به تجديد نظری در سياست خود برانگيزد[5].

 


[1]– ]اين مؤسسه توسط آيت‌الله شريعتمداری تأسيس شده بود.[

[2]– ماهنامه شاهد یاران، شماره 5 و 6، فروردین و اردیبهشت 1385، ص 31.

[3]– همان، ص 36.

[4]– همان، ص 37.

[5]– جام شکسته، ص 180.