بلاگ

مسئولیت اجتماعی مسلمانان از دیدگاه شهید مطهری

مسئولیت اجتماعی مسلمانان از دیدگاه شهید مطهری

مسئولیت فرد از نظر اجتماع‏

مطلب دیگری که درست نقطه مقابل سخن این افترابندها و دروغگوهاست، این است که در اسلام مسئله‌ای وجود دارد که در ملتهای دیگر امروز دنیا به صورت یک قانون دینی وجود ندارد (البته نمی‌گویم پیغمبران سلف نداشته‌اند) و آن این است که اسلام نه تنها فرد را برای خود و در مقابل خداوند از نظر شخص خود مسئول و متعهد می‌داند، بلکه فرد را از نظر اجتماع هم مسئول و متعهد می‌داند. امر به معروف و نهی از منکر همین است که ‏ای انسان! تو تنها از نظر شخصی و فردی در برابر ذات پروردگار مسئول و متعهد نیستی، تو در مقابل اجتماع خود هم مسئولیت و تعهد داری. آیا می‌توان گفت چنین دینی دین قضا و قدری است؟ البته قضا و قدری به مفهومی که آنها می‌گویند که کارها را خدا باید انجام دهد و بشر از این جریان و مسیر خارج است و مسئولیتی ندارد، آن چنان قضا و قدری که از بشر نفی و سلب آزادی و مسئولیت و تعهد می‌کند. قرآن چنین قضا و قدری را نمی‌‏پذیرد.

آیات قرآن، تصدیقی بر مسئولیت اجتماعی

آیا شما در این زمینه جمله‌ای بالاتر از آن آیه کوچک- که با تفاوت مختصری در دو جای قرآن آمده است- پیدا می‌کنید: «انَّ اللهَ لا یغَیرُ ما بِقَوْمٍ حَتّی‏ یغَیروا ما بِانْفُسِهِمْ» (سوره رعد/ آیه 11)

این آیه آب بسیار صاف و پاکی است که بر سر منتظرها، آنهایی که به انتظار هستند که همیشه خدا از یک راه غیرعادی کارها را درست کند، می‌‏ریزد. انتظار بیهوده نکشید. «انَّ» یعنی تحقیقاً مطلب این است. تحقق و واقعیت این است که هرگز خداوند اوضاع و احوال را به سود مردم عوض نمی‌کند «حَتّی‏ یغَیروا ما بِانْفُسِهِمْ» مگر وقتی که خود آن مردم آنچه مربوط به خودشان است، آنچه که در خودشان هست: اخلاق، روحیه، ملکات، جهت، نیات و بالأخره خودشان را عوض کنند. آیا شما می‌توانید صریح‌تر از این، مسئولیت پیدا کنید؟ آن هم مسئولیت در برابر یک اجتماع، یعنی اجتماع را برای مسئولیت مخاطب قرار بدهد.

در آیه دیگر که سرنوشت یکی از امم فاسد گذشته را ذکر می‌کند، می‌فرماید: «ذلِک بِانَّ اللهَ لَمْ یک مُغَیراً نِعْمَةً انْعَمَها عَلی‏ قَوْمٍ حَتَّی یغَیروا ما بِانْفُسِهِمْ» (سوره انفال/ آیه 53). از یک نظر، تأکید در این آیه بیشتر است. بعد که می‌گوید آنها چنین فاسد شدند و چون وضع خود را خراب کردند ما هم وضع خوبشان را تبدیل به وضع خراب کردیم، می‌فرماید: «ذلِک بِانَّ اللهَ [لَمْ یک]» این به موجب این است که خدا چنین نبوده است. وقتی می‌گوییم «کانَ اللهُ» یا می‌گوییم «ما کانَ اللهُ» حکایت می‌کند از یک سنت: خدا چنین نیست، یعنی خدایی خدا ایجاب می‌کند که چنین نباشد. (وقتی انسان می‌گوید من چنین نیستم، من چنین نبوده‏‌ام، اتکا می‌کند به شخصیت خود، می‌خواهد بگوید من شخص آنچنانی هستم که لازمه شخصیت من این است که در گذشته چنین باشم، امروز هم چنان باشم). می‌فرماید: «ذلِک بِانَّ اللهَ لَمْ یک مُغَیراً نِعْمَةً انْعَمَها عَلی‏ قَومٍ حَتّی‏ یغَیروا ما بِانْفُسِهِمْ» خدا چنین نبوده است، یعنی اللّهی الله چنین ایجاب می‌کند.

مطالب موجود تنها بخشی از سخنان شهید مطهری پیرامون موضوع مسئولیت افراد در اجتماع بود. شما خوانندگان محترم می‌توانید برای مطالعه ادامه این متن، نسبت به خرید کتاب حماسه حسینی، جلد اول اقدام نموده و از تمامی مطالب این کتاب بهره‌مند شوید.

حماسه حسینی، جلد 1، صفحه 207 و 208

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *