نقل روایتی از روز عاشورا از زبان شهید مرتضی مطهری
در روز عاشورا اکثر اصحاب اباعبدالله و تمام اهل بیتشان و خودشان بعد از ظهر عاشورا شهید شدند. البته گروهی همان صبح که صفآرایی و تیراندازی از طرف دشمن شد، در همان تیراندازی بسیار شدید از پا در آمدند. ولی بعد که حضرت مکرر رفتند با مردم اتمام حجت کردند، یک مقدار مبارزههای تن به تن شد. تا ظهر هنوز بسیاری از صحابه و همه اهل بیت زنده بودند. زوال ظهر میشود. یکی از اصحاب (ظاهراً سعید بن عبدالله حنفی) نگاهی به آسمان میکند و از وقت مطلع میشود. عرض میکند : یااباعبدالله! ظهر است و دوست داریم که آخرین نماز را با شما به جماعت بخوانیم. حالا این کیست که این حرف را میزند؟ مردی که از آن آخرین غربال بیرون آمده، در خدمت امام و آماده شهادت است. حال ببینید امام در باره او چه دعا میکند؟ فرمود: ذَکرْتَ الصَّلاةَ (یا : ذَکرْتَ الصَّلاةَ) به یاد نماز افتادی (یا نماز را به یاد دیگران آوردی)؛ بارک الله، مرحبا، جَعَلَک اللهُ مِنَ الْمُصَلّینَ خدا تو را از زمره نمازگزاران قرار بدهد. دعایی که امام به یک چنین شخصی میکند این است: خدا تو را در زمره نمازگزاران قرار بدهد. آیا این جمله یعنی تو نماز نمیخوانی، بعد از این ان شاء الله نماز خوان بشوی؟! خیر، به این معنی است که تو در زمره نمازگزاران ]قرار بگیری، [آنهایی که حق نماز را میشناسند و ادا میکنند. خیلی معنی دارد که امام وقتی که درباره یار و صاحب خودش، کسی که شب گذشته در باره او و دیگران شهادت داده است که من اصحابی بهتر از اصحاب خودم سراغ ندارم، اصحاب من الآن بر اصحاب پیغمبر فضیلت دارند ، بر اصحاب پدرم علی فضیلت دارند، وقتی که در باره یکی از آنها دعا میکند میفرماید: خداوند تو را در زمره نمازگزاران قراربدهد.
منبع: کتاب آشنایی با قرآن، ج 10، ص 172 و 173
معرفی کتاب آشنایی با قرآن
مجموعه ۱۴ جلدى آشنایى با قرآن سلسله مباحث تفسیرى استاد شهید مطهرى در سالهاى قبل از پیروزى انقلاب اسلامى است که عمدتاً در بین سالهاى ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۷ شمسى انجام شده است. جلد اول این مجموعه مقدمه و پیشدرآمدى بر این سلسله مباحث محسوب مىشود که در آن به مسائلى همچون زبان قرآن، مخاطبهاى قرآن، عقل از دیدگاه قرآن و…پرداخته شده است. در مجلدات بعدى تفسیر آیاتى از برخى سور قرآن ازجمله حمد، بقره، انفال، توبه، نور و تقریباً جزء سىام قرآن انجام شده است. ویژگى ممتاز این مباحث، توجه به مسائل و موضوعات فکرى و اجتماعى روز در حین تفسیر آیات قرآنى است که موجب تازگى و زنده بودن این مباحث گردیده است. ویژگى دیگر بیان روشن و روان آن است.
سفارش کتاب از انتشارات صدرا ( مرکز نشر آثار استاد مطهری)
معرفی استاد شهید مرتضی مطهری:
استاد شهيد آيت الله مطهري در 13 بهمن 1298 هجري شمسي در فريمان واقع در 75 کيلومتري شهر مقدس مشهد در يک خانواده اصيل روحاني چشم به جهان مي گشايد. پس از طي دوران طفوليت به مکتبخانه رفته و به فراگيري دروس ابتدايي مي پردازد. در سن دوازده سالگي به حوزه علميه مشهد عزيمت نموده و به تحصيل مقدمات علوم اسلامي اشتغال مي ورزد. در سال 1316 عليرغم مبارزه شديد رضاخان با روحانيت و عليرغم مخالفت دوستان و نزديکان، براي تکميل تحصيلات خود عازم حوزه علميه قم مي شود.در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیتالله بروجردى (در فقه و اصول) و امام خمینی رحمه الله (به مدت دوازده سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سید محمّد حسین طباطبایی (در فلسفه: الهیات شفاى بوعلی و دروس دیگر) بهره می گیرد. قبل از هجرت آیتالله بروجردى به قم نیز استاد شهید گاهی به بروجرد مىرفته و از محضر ایشان استفاده مىكرده است.
استاد مطهرى مدتى نیز از محضر مرحوم آیتالله حاج میرزا علىآقا شیرازى در اخلاق و عرفان بهرههاى معنوى فراوان برده است. از اساتید دیگر ایشان می توان از مرحوم آیتالله سیدمحمّد حجت (در اصول) و مرحوم آیتالله سیدمحمّد محقق داماد (در فقه) نام برد. وى در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعى و سیاسى نیز مشاركت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است.
در سال ۱۳۳۱ در حالى كه از مدرّسین معروف و از امیدهاى آینده حوزه به شمار مىرفت به تهران مهاجرت مىكند. در تهران به تدریس در مدرسه مروى و تألیف و سخنرانیهاى تحقیقى مىپردازد. در سال ۱۳۳۴ اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامى دانشجویان توسط استاد مطهرى تشكیل مىگردد. در همان سال، تدریس خود در دانشكده الهیات و معارف اسلامى دانشگاه تهران را آغاز مىكند. در سالهاى ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ كه انجمن اسلامى پزشكان تشكیل مىشود استاد مطهرى از سخنرانان اصلى این انجمن است و در طول سالهاى ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ سخنران منحصر به فرد این انجمن مىباشد كه بحث هاى مهمى از ایشان به یادگار مانده است.
از سال ۱۳۴۱ كه نهضت امام خمینى آغاز مىشود استاد مطهرى به طور فعال در كنار امام بوده است به طورى كه مىتوان سازماندهى قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگى آن با رهبرى امام را مرهون تلاشهاى او و یارانش دانست. در ساعت ۱ بعد از نیمهشب روز چهارشنبه پانزده خرداد ۱۳۴۲ به دنبال یک سخنرانى مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانى منتقل مىشود و به همراه تعدادى از روحانیون تهران زندانى مىگردد. پس از ۴۳ روز به دنبال مهاجرت علماى شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد مىشود.
بعد از تشكیل هیئت هاى مؤتلفه اسلامى، استاد مطهرى از سوى امام خمینى همراه چند تن دیگر از شخصیتهاى روحانى عهدهدار رهبرى این هیئت ها مىگردد. پس از ترور حسنعلى منصور نخستوزیر وقت توسط شهید محمّد بخارایى ـ كه در كلاسهاى درس استاد شركت فعال داشت ـ كادر رهبرى هیئت هاى مؤتلفه شناسایى و دستگیر مىشود ولى از آنجا كه قاضى این پرونده مدتى در قم نزد استاد تحصیل كرده بود به ایشان پیغام مىفرستد كه حق استادى را بجا آوردم و بدین ترتیب استاد شهید از مهلكه جان سالم بدر مىبرد.
از مهمترین خدمات استاد مطهرى در طول حیات پربركتش ارائه ایدئولوژى اصیل اسلامى از طریق درس و سخنرانى و تألیف كتاب است. این امر خصوصاً در سال هاى ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ به خاطر افزایش تبلیغات گروه هاى چپ و پدید آمدن گروه هاى مسلمان چپزده و ظهور پدیده التقاط به اوج خود مىرسد. گذشته از امام خمینى، استاد مطهرى اولین شخصیتى است كه به خطر سران سازمان موسوم به «مجاهدین خلق ایران» پى برد و دیگران را از همكارى با این سازمان بازداشت و حتى تغییر ایدئولوژى آنها را پیشبینى نمود. در این سال ها استاد شهید به توصیه امام(ره) مبنى بر تدریس در حوزه علمیه قم هفتهاى دو روز به قم عزیمت كرده و درس هاى مهمى در آن حوزه القا مىنماید، و همزمان در تهران نیز درسهایى در منزل و غیره تدریس مىكند.
در سال ۱۳۵۵ به دنبال یک درگیرى با یک استاد كمونیست دانشكده الهیات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته مىشود. همچنین در این سال ها استاد مطهرى با همكارى تنى چند از شخصیت هاى روحانى، «جامعه روحانیت مبارز تهران» را بنیان مىگذارد بدان امید كه روحانیت شهرستان ها نیز به تدریج چنین سازمانى پیدا كند.
هنگام بازگشت امام خمینى به ایران، استاد مطهرى مسئولیت «كمیته استقبال از امام» را شخصاً به عهده مىگیرد و تا پیروزى انقلاب اسلامى و پس از آن همواره در كنار رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامى و مشاورى دلسوز و مورد اعتماد براى ایشان بود، تا اینكه در ساعت ۲۲ و ۲۰ دقیقه سهشنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۸ در تاریكى شب و در حالى كه از یكى از جلسات فكرى سیاسى بیرون آمده بود با گلوله گروه نادان و جنایتكار فرقان كه به مغزش اصابت نمود به شهادت مىرسد و امام و امت اسلام در حالى كه امیدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمى عظیم فرو مىروند. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهّرش.