بلاگ

دوستی با کافران از نگاه استاد شهید مطهری+صوت

دوستی با کافران از نگاه استاد شهید مطهری | انتشارات صدرا

مسئله‌ ولاء کفار (پیوند و دوستی با کافران)

یکی از مسائل بسیار اساسی که فرق اسلام را با سایر ادیان و بالخصوص مسیحیت بلکه با جمیع ادیان روشن می‌کند همین مسئله‌ است: از نظر مسیحی‌ها [ایمان یک امر قلبی است و…] که می‌بینید همین تبلیغ را در همه جا کرده‌اند و حتی بسیاری از مسلمین هم گاهی همین حرفها را می‌‏زنند بدون اینکه توجه داشته باشند که اینها اصلا با اسلام جور در نمی‌آید. می‌گویند ایمان فقط یک امر قلبی است، مربوط است به رابطه انسان با خدا، غیر از این چیزی نیست، به‏ روابط انسان با انسان کاری ندارد. ایمان امری است قلبی، وجدانی، مربوط به رابطه انسان با خدا، و اما رابطه انسان با انسان مسئله‌ای است که به ایمان ارتباط ندارد. تو در دلت رابطه‌ات را با خدا درست کن، دیگر رابطه‌ات با انسانها را بر هر اساس دیگری می‌خواهی تنظیم کنی‏ تنظیم کن. گاهی که می‌خواهند ایمان رابطه انسان با انسان را هم در بر بگیرد به این شکل ذکر می‌کنند که رابطه یک نفر مؤمن با همه انسانها علی ‏السّویه [است؛] با همه انسانها باید رابطه دوستی و مودّت داشته باشد و نباید میان انسانی و انسانی فرق بگذارد. فقط انسان‌دوست باید بود (نوع خاصی از انسان‌دوستی که اینها می‌گویند) که این موضوع را بعد بیشتر باید تشریح کنم. این حرف دومشان خیلی حرف جالبی هم به نظر می‌رسد که ایمان مربوط است به رابطه انسان با خدا و اما رابطه انسان با انسان، آن طرف همین قدر که انسان شد دیگر کافی است که انسان هرگونه ارتباطی با او داشته باشد و بلکه باید با همه انسانها رابطه دوستی داشت بدون اینکه میان انسان مؤمن و انسان غیر مؤمن فرق بگذاریم.

این مطلب با تعلیمات اسلامی جور در نمی‌آید و قرآن بعد می‌فرماید- مثل اینکه تعریضی به مسیحیت هم هست- که سیره و سنت ابراهیم که خود مسیحی‌ها و یهودی‌ها هم قبول دارند این نبوده است و نباید باشد؛ و قدر مسلّم این است که این امر با دینِ جامعه‌‏ساز یعنی دینی که مسؤولیت ساختن یک جامعه را به عهده گرفته است جور در نمی‌آید. فرق است میان تعلیماتی که صرفاً یک تعلیمات اخلاقی و فردی است و تعلیماتی که علاوه بر جنبه فردی، جنبه اجتماعی هم دارد. در این تعلیمات نمی‌تواند میان انسان مؤمن و انسان ضد ایمان هیچ فرقی گذاشته نشود.

[player id=’35504′]

دوستی با کافران در قرآن

قرآن مسئله‌ دیگری را در آیات بعد طرح کرده است که بنابراین [آیا] رابطه انسان فقط با انسانهای مؤمن باید رابطه دوستی و خوبی باشد و انسان با هر کس که غیر مؤمن شد باید رابطه دشمنی و عداوت داشته باشد و هیچ به او احسان و خوبی نکند، پس انسان‌دوستی اساساً غلط است؟ در آیه هشتم این را هم توضیح می‌دهد:

«لا ینْهیکمُ اللهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یقاتِلوکمْ فِی الدّینِ وَ لَمْ یخْرِجوکمْ مِنْ دِیارِکمْ انْ تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطوا الَیهِمْ‏» از این [مطلبْ‏] شما این چنین استنباط نکنید که کسانی که دین و ایمان ندارند و اسلام ندارند اگر با شما سر ستیزه و دشمنی ندارند صِرف احسان به آنها را خدا نهی می‌کند؛ به آنها احسان کنید؛ ولی مسئله‌، مسئله‌ دیگر است؛ مقصود کسانی هستند که با اسلام و مسلمین سر ستیزه‏‌جویی دارند و اگر شما با ساده‌‏دلی بخواهید با آنها رابطه دوستی برقرار کنید آنها زهر خودشان را حتماً خواهند ریخت؛ آنها دشمن مسلکی شما هستند. آنچه که ما می‌گوییم در واقع هشداری است به شما که از کینه‏‌توزی و کینه‏‌ورزی آنها غافل نمانید.

هشدار قرآن به مومنان برای ارتباط با کفار

در این جهت، آیات قرآن بسیار حساسیت دارد و هشدار می‌دهد که شما گاهی غافل می‌شوید و به اینها حسن ظن پیدا می‌کنید و یک وقت می‌بینید آنها کار شما را ساخته‌اند. در آیه‌ای در سوره نساء می‌فرماید: «وَدَّ الَّذینَ کفَروا لَوْ تَغْفُلونَ عَنْ اسْلِحَتِکمْ وَامْتِعَتِکمْ فَیمیلونَ عَلَیکمْ مَیلَةً واحِدَةً» «سوره نساء / آیه 102» شما اشتباه می‌کنید؛ اگر امروز آنها روی خوش به شما نشان می‌دهند از قدرت شما می‏‌ترسند؛ اگر بتوانند شما را غافل‌گیر کنند- به تعبیر ما- یک لقمه‌‏تان می‌کنند؛ این قدر از آنها غافل نباشید!

در «ولاءها و ولایتها» من مفصل در این زمینه بحث کرده‌ام که ما انواع ولاءها داریم: ولاء اثباتی و ولاء منفی،…. از نظر اسلام جامعه اسلامی حکم پیکر واحد را دارد؛ تفاوتی که میان مسلمان و غیر مسلمان هست این است که با مسلمانان باید آن‏طور رفتار کند که با اعضای پیکر خودش رفتار می‌کند و با غیر مسلمان باید آن طور رفتار کند که خوبی و احسان هم که می‌کند باید توجه داشته باشد که او فردی است خارج و بیرون از این پیکره. حال مقداری از این آیات را ترجمه کنیم بعد به تفصیل بیشتر به این مطلب می‌‏پردازیم.

دوستی و دشمنی با خدا در شعر سعدی

«یا ایهَا الَّذینَ امَنوا لاتَتَّخِذوا عَدُوّی وَ عَدُوَّکمْ اوْلِیاءَ» ای اهل ایمان، دشمنان مرا [و دشمنان خودتان را دوستان نگیرید.] دشمنان خدا کسانی هستند که منکر خدا و پیام خدا هستند. هر کس که بر ضد ایمان به خدا یا بر ضد پیام خدا- که همان وحی و رسالت است- قیام کرد او دشمن خداست. دشمنی معنی دیگری ندارد. عده‌ای از روشنفکرهای اخیر مثل فروغی به سعدی ایراد می‌گیرند که چرا گفته است:

ای کریمی که از خزانه غیب‏

گبر و ترسا وظیفه ‏خور داری‏

دوستان را کجا کنی محروم‏

تو که با دشمنان نظر داری‏

می‌گویند مگر می‌شود خدا دشمن کسی باشد یا مگر کسی می‌تواند دشمن خدا باشد؟! چون سعدی در این شعرش پیوند خودش را با اسلام روشن می‌کند و غیر مسلمان [را دشمن خدا معرفی می‌کند]- که حساسیت اینها بیشتر روی کلمه «گبر» است، گبر و زردشتی و دوره قبل از اسلام- ناراحتند که چرا سعدی علیه گبر این‏ جور حرف می‌زند؛ می‌گویند این حرف سعدی قابل قبول نیست که «ای کریمی که از خزانه غیب- گبر و ترسا وظیفه خور داری»، آنگاه مسلمان‌ها را «دوستان» می‌‏نامد و گبر و ترسا را «دشمنان». گبرها که همین زردشتی‌های خودمان هستند، ترساها هم که اربابهای خودمان هستند! بنابراین چطور ما اینها را «دشمنان خدا» بدانیم؟

دشمنان خدا چه کسانی هستند؟

اینها همه حرف مفت است. هر کسی که بر خلاف فطرت خودش که فطرت توحید است و بر ضد ایمان به خدا و بر ضد پیام خدا قیام کند دشمن خداست. اینها فرض می‌کنند که خدا از نظر مسلک- العیاذ بالله- یک صلح کلّی است؛ یعنی هر کسی هر مسلکی و هر راهی می‌خواهد، داشته باشد؛ اینها دیگر به خدا مربوط نیست، دوست و دشمنْ دیگر معنی ندارد. ولی قرآن تصریح می‌کند؛ مشرکین را، منکرین خدا و منکرین پیام خدا را دشمنان خدا معرفی می‌کند.

حال نکته این است که بعد از آن که می‌فرماید: «عَدُوّی‏» می‌گوید: «وَ عَدُوَّکمْ‏» [کافران را دوستان نگیرید] نه فقط به دلیل اینکه دشمنان پیام من و ضد ایمانِ به من هستند [بلکه همچنین به دلیل اینکه‏] اینها دشمن شما هم از آن جهت که مؤمن هستید هستند، یعنی دشمن مؤمن بما هو مؤمن هم هستند. اگر شما را از ایمان عاری کنند با شما دوستند. تا شما در لباس ایمان هستید و این جامه را به تن کرده‌اید دشمن شما هستند. پس در واقع این هشدار در باره دشمنهای خودتان هم هست.

دشمنان مرا و دشمنان خود را دوستان و نزدیکان خود قرار ندهید.

مطالب موجود تنها بخشی از سخنان شهید مطهری پیرامون ارتباط مومنان با کفار بود. شما خوانندگان محترم می‌توانید برای مطالعه ادامه این متن، کتاب آشنایی با قرآن، جلد ششم را خریداری نموده و از تمامی مطالب این کتاب بهره‌مند شوید.

آشنایی با قرآن، جلد 6، صفحه 230 الی 234


سیر مطالعاتی آثار استاد مطهری

در صورتی که به مطالعه آثار استاد مطهری علاقه‌مند بوده و تمایل دارید سیر مطالعاتی مشخصی را در این راستا طی کنید، می‌توانید به بخش مسیرهای مطالعاتی مراجعه نموده و طبق نقشه راه موجود در هر صفحه عمل کنید.

یکی از خدمات ارائه شده در وبسایت انتشارات صدرا، ارائه سیر مطالعاتی شهید مطهری است که در پی آن، مجموعه‌ای از کتاب‌ها و منابع به‌صورت منظم و با یک ترتیب مشخص برای مطالعه در یک موضوع خاص، توسط این انتشارات پیشنهاد می‌شود. این مسیرها در واقع یک نقشه راه برای علاقه‌مندان به مطالعه است تا بتوانند به صورت هدفمند و گام‌به‌گام به عمق یک موضوع نفوذ کنند.

از مزایای مطالعه طبق مسیرهای مطالعاتی می‌توان به انتخاب بهترین کتاب برای شروع و ادامه یک موضوع، مطالعه منظم و هدفمند، درک عمیق‌تر از محتوای هر کتاب و… اشاره نمود.

از جمله این موارد می‌توان به مسیر مطالعه کتاب‌های فلسفه، مسیر مطالعه کتاب‌های اقتصاد، مسیر مطالعه کتاب‌های تفسیر، مسیر مطالعه کتاب‌های فلسفه تاریخ، مسیر مطالعه کتاب‌های آشنایی با علوم اسلامی، مسیر مطالعه کتاب‌های تاریخ، مسیر مطالعه کتاب‌های گفتار ها، مسیر مطالعه کتاب‌های اصول عقاید، مسیر مطالعه کتاب‌های حقوق زن، مسیر مطالعه کتاب‌های اجتماعی و سیاسی، مسیر مطالعه کتاب‌های سیره معصومین و بزرگان، مسیر مطالعه کتاب‌های اخلاق، تربیت و عرفان اشاره نمود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *