سکولاریسم مدرن و سکولاریسم سنتی
«سکولاریسم» را در یک معنای قابل فهم و ساده میتوان «بیرون راندن دین از متن جامعه و مناسبات اجتماعی و منحصر نمودن آن به حوزه خصوصی روابط فیمابین انسان و خدا» تعریف نمود. نگارنده درصدد بیان یک تعریف جامع و مانع از این اصطلاح سیاسی نیست و اساساً هدف این یادداشت «ترمینولوژی» یا اصطلاحشناسی به مفهوم دقیق آن نیست. این نکته را برای دفع دخل مقدر یادآور شدم تا خواننده نکتهگیر و موشکاف بر حقیر خرده نگیرد. مقصود نگارنده صرفاً استفاده از این تعریف کلی برای تبیین و شرح و بسط عنوان این یادداشت (سکولاریسم مدرن و سکولاریسم سنتی) است.
سکولاریسم مدرن و سنتی یعنی چه؟
بنابراین اگر فیالجمله این تعریف را برای «سکولاریسم» بپذیریم، باید بگوییم کسانی که برای دین نقشی در حد تلطیف روابط خالق و مخلوق و به تعبیری «معنویت» و نه بیشتر قائلند «سکولار» به شمار میآیند. حال مدعای نگارنده که در صدد اثبات آن است، این است که انسان یا نظریه سکولار مختص به دنیای مدرن نیست، بلکه جهان سنتی نیز دارای انسان و نظریه سکولار است. فصل مشترک میان انسان مدرن سکولار و انسان سنتی سکولار این است که هردو دین را از صحنه اجتماع کنار میگذارند؛ یکی با این تصور واهی که دین با تحولات زمان هماهنگ نیست، و دیگری با این گمان باطل که هر پدیده نوی با شعائر دینی در تعارض و تقابل است. استاد مطهری از اولی با تعبیر «جاهل» یاد میکند و از دومی با تعبیر «جامد» و میگوید: «جامد میان هسته و پوسته، وسیله و هدف، فرق نمیگذارد. از نظر او دین مأمور حفظ آثار باستانی است. از نظر او قرآن نازل شده است برای اینکه جریان زمان را متوقف کند و اوضاع جهان را به همان حالی که هست میخکوب نماید. جاهل برعکس، چشم دوخته ببیند در دنیای مغرب چه مد تازه و چه عادت نوی پیدا شده است که فوراً تقلید کند و نام تجدد و جبر زمان روی آن بگذارد. جامد و جاهل متفقاً فرض میکنند که هر وصفی که در قدیم بوده است جزء مسائل و شعائر دینی است، با این تفاوت که جامد نتیجه میگیرد این شعائر را باید نگهداری کرد و جاهل نتیجه میگیرد دین ملازم است با کهنهپرستی و علاقه به سکون و ثبات» (نظام حقوق زن در اسلام، ص 98 و 99).
چنان که ملاحظه میفرمایید، جامد و جاهل یا به تعبیر نگارنده سکولار سنتی و سکولار مدرن، هردو برای دین یک نقش و کارکرد قائلاند، منتها یکی این نقش را مثبت ارزیابی میکند و دیگری منفی. نکته مهم این است که جاهل یا سکولار مدرن در زمین جامد یا سکولار سنتی بازی میکند؛ یعنی تعریف موهوم و فرضی جامد را از دین، تعریف درست و واقعی تلقی مینماید و با همان نیز مقابله و معارضه میکند. در حقیقت به دشمنی با پدیدهای به نام دین میپردازد که اساساً وجود خارجی ندارد و مخلوق وهم و پندار است و لاغیر. از طرف دیگر، جامد یا سکولار سنتی با تلقی و برداشت ناصوابی که از دین دارد، آب به آسیاب جاهل یا سکولار مدرن میریزد و او را در اثبات ادعای باطل خویش حق به جانب جلوه میدهد و به قول استاد مطهری «در این میان، آن که باید غرامت اشتباه هردو دسته را بپردازد اسلام است» (همان، ص 100).
حال این سؤال، ناخودآگاه در ذهن جوانه میزند که جامد و جاهل چه عنصری از دین را نادیده گرفتهاند که هردو در یک مسیر مشترک قرار میگیرند؟ پاسخ یک کلمه است: «عقل». اسلام «عقل» را به عنوان یک اصل و مبدأ برای قانونگذاری به رسمیت شناخته است و اساساً رمز جاودانگی اسلام و انطباق آن با شرایط و احوال متغیر، ورود عنصر «عقلانیت» است. در تاریخ اسلام نهضتی به نام «اخباریگری» پا گرفت که با رمز حیات و پویایی اسلام یعنی عقلانیت به مبارزه برخاست و با جمود و تحجری که در مواجهه با قرآن و احادیث داشت، در واقع شریعت را در هزار توی عقاید بسته و جامد خود محبوس نمود. از دیدگاه استاد مطهری عاملی که باعث رشد و نفوذ طرز تفکر اخباری در میان مردم عوام میشود، جنبه ظاهراً حق به جانب عوامپسندی است که دارد؛ چون اخباریون میگویند ما اهل تعبد و تسلیم هستیم، از خودمان حرفی نداریم و تنها حرف معصوم را نقل میکنیم. پاسخی که عقلگرایان یا مجتهدان به این سخن عوامپسند اخباریون میدهند، این است که این گونه تعبدها و تسلیمها تسلیم به قول معصوم نیست، بلکه تسلیم به جهالت است (ده گفتار، ص 115 و 116).
راه مقابله با سکولاریسم
پس راه مقابله با سکولاریسم مدرن و سنتی و یا به تعبیر استاد مطهری جهالت و جمود، مبارزه با جمود و تحجر در مواجهه با کتاب و سنت، یعنی پاسخ مثبت به ندای حجت باطنی (عقل) و تن دادن به الزامات عقلی است. قشریگری و جمود بر ظواهر و غفلت از روح و باطن دین و فلسفه احکام دینی، آسیبی جدی است که هر دین و آیینی از جمله اسلام را به شدت تهدید میکند و این آسیب هنگامی بیشتر جلوهگر میشود که مبلّغان و واعظان کممایه و پرمدعا بر منابر وعظ و هدایت خلق تکیه زنند و برای جلب مشتری و گرم کردن بازار مکاره خود هر رطب و یابسی را به نام دین به عوامالناس عرضه بدارند و در مقابل، عالمان دینشناس و دردآشنا به نام مصلحت سکوت اختیار کنند و بازار عرضه متاع نفیس دین را به این کاسبان دین ناشناس بسپارند.
باید با کمال تأسف اعتراف کرد که همان گونه که استاد مطهری اظهار داشته است جمود اخباریگری هنوز در بسیاری از مسائل اخلاقی و اجتماعی و بلکه پارهای مسائل فقهی حکمفرماست (ده گفتار، ص 115) و «اجتهاد» به معنای واقعی و نه به مفهوم مصطلح آن، جای خود را در میان اسلامشناسان چنان که باید و شاید باز نکرده است. فتاوی امام راحل(ره) درباره موسیقی و شطرنج و نیز رهنمود معظمله در باب توجه به عنصر زمان و مکان در استنباط احکام فقهی، میتواند چونان مشعلی فروزان، هدایتگر مصلحان و احیاگران دینی باشد و راه را بر کسانی که میخواهند پرچم «الاسلام یعلو و لایعلی علیه» در هر عصر و زمانی برافراشته باشد روشن کند. در این میان، وحدت حوزه و دانشگاه نه در معنای صوری و تشریفاتی آن، بلکه به مفهوم حقیقی یعنی پیوند علم و دین یا تبیین موضوع از یک سو و صدور حکم متناسب با آن از سوی دیگر، یقیناً به تقویت عنصر عقلانیت و طرد روحیه اخباریگری کمک شایانی خواهد کرد، و این امر تلاش مستمر و بیوقفه عالمان حوزوی و دانشگاهی را میطلبد.
سیر مطالعاتی آثار استاد مطهری
در صورتی که به مطالعه آثار استاد مطهری علاقهمند بوده و تمایل دارید سیر مطالعاتی مشخصی را در این راستا طی کنید، میتوانید به بخش مسیرهای مطالعاتی مراجعه نموده و طبق نقشه راه موجود در هر صفحه عمل کنید.
یکی از خدمات ارائه شده در وبسایت انتشارات صدرا، ارائه سیر مطالعاتی شهید مطهری است که در پی آن، مجموعهای از کتابها و منابع بهصورت منظم و با یک ترتیب مشخص برای مطالعه در یک موضوع خاص، توسط این انتشارات پیشنهاد میشود. این مسیرها در واقع یک نقشه راه برای علاقهمندان به مطالعه است تا بتوانند به صورت هدفمند و گامبهگام به عمق یک موضوع نفوذ کنند.
از مزایای مطالعه طبق مسیرهای مطالعاتی میتوان به انتخاب بهترین کتاب برای شروع و ادامه یک موضوع، مطالعه منظم و هدفمند، درک عمیقتر از محتوای هر کتاب و… اشاره نمود.
از جمله این موارد میتوان به مسیر مطالعه کتابهای فلسفه، مسیر مطالعه کتابهای اقتصاد، مسیر مطالعه کتابهای تفسیر، مسیر مطالعه کتابهای فلسفه تاریخ، مسیر مطالعه کتابهای آشنایی با علوم اسلامی، مسیر مطالعه کتابهای تاریخ، مسیر مطالعه کتابهای گفتار ها، مسیر مطالعه کتابهای اصول عقاید، مسیر مطالعه کتابهای حقوق زن، مسیر مطالعه کتابهای اجتماعی و سیاسی، مسیر مطالعه کتابهای سیره معصومین و بزرگان، مسیر مطالعه کتابهای اخلاق، تربیت و عرفان اشاره نمود.