بهشت را به بها میدهند نه به بهانه
شهید مرتضی مطهری در بخشی از کتاب احیای تفکر اسلامی پیرو اهمیت اعمال انسان و رابطه عمل با جزای اخروی بحث میکند و بیان میدارد:
ابوالفرج اصفهانی کتاب معروفی دارد به نام اغانی یعنی اغنیهها، آهنگهای موسیقی. یکی از جریاناتی که در دنیای اسلام رخ داد این بود که خلفا تدریجاً به یک شکل عجیبی به لهو و غنا رو آوردند، یعنی همان حالتی که اگر در هر ملتی رسوخ بکند آن را به سوی فساد میکشاند. دربارهای آنها شده بود دربار عیاشی، شرابخواری، رقص، موسیقی و انواع آهنگها، بعد چه جناح عظیمی به نام موسیقیدانها و به قول امروز هنرمندان و هنرپیشگان در دنیای اسلام به وجود آمد.
ابوالفرج اصفهانی خودش اموی و از مورّخین بسیار زبردست است و اتفاقاً عالم با انصافی است و کتابی نوشته به نام مَقاتل الطالبیین. مقتلهای آل ابیطالب را ذکر کرده و کتاب معتبری است و علمای شیعه هم به کتاب او اعتماد میکنند و انصافاً میشود گفت این کتاب را بیطرفانه نوشته است. کتاب اغانی هجده جلد و بیشتر مربوط به سرگذشت هنرمندان وهنرپیشگان و موسیقیدانهای دنیای اسلام است.
او در این کتابش چیزهای خیلی عجیبی نقل کرده است. از جمله میگوید:
یک وقت یک شیعی با یک مُرْجئی با یکدیگر سخت بر سر همین مسئله عمل مباحثه میکردند؛ مرجئی میگفت اساس این است که آدم ایمان داشته باشد، عمل مهم نیست. شیعه میگفت ایمان از عمل انفکاک ندارد، اگر عمل نباشد ایمان نیست.
مباحثه آنها شدید شد، نه این قانع میشد و نه آن.
برای فیصله دادن به نزاع، گفتند اولین کسی که از سر کوچه پیدا شد، از او میپرسیم که حق با کدام یک از ماست. اتفاقاً اولین کسی که آمد یک نفر موسیقیدان بود (و به همین تناسب این داستان را در کتاب اغانی نقل کرده است). مرجئی خیلی خوشحال شد که عجب آدم مناسبی پیدا شد و الآن طرف مرا خواهد گرفت. به او گفتند ما چنین مباحثهای داریم. شیعی گفت: عقیده من این است که عمل از ایمان انفکاک ندارد و سعادت انسان در گرو عملش است. مرجئی گفت: من میگویم عمل ارزشی ندارد، سعادت انسان در گرو ایمان و عقیده اوست. عقیده تو چیست؟
موسیقیدان قدری فکر کرد و گفت: اعْلای شیعِی وَ اسْفَلی مُرْجِئی. از سر تا کمرم شیعه و از کمر به پایین مرجئی هستم. میخواست بگوید من فکرم شیعی است اما در عمل مرجئی هستم.
ما امروز وقتی وارد دنیای شیعه میشویم و به خودمان نگاه میکنیم میبینیم خودمان از سر تا قدم مرجئ هستیم. دائماً دنبال بهانههایی هستیم بلکه بهشت را با یک بهانه درست بکنیم. میگوییم بهشت را به «بها» نمیدهند، به «بهانه» میدهند.
این را چه کسی گفته است؟ علی بن ابیطالب علیه السلام از بهشت به «بها» تعبیر میکند و میگوید «ثمن»، ثمن اعمال شما، ولی ما میگوییم نه، بهشت را به «بها» نمیدهند، یعنی بهشت را نمیشود با عمل تهیه کرد و خرید، بهانه ای باید درست کرد. این نوعی گریز از واقعیت به خیال است.
وای به حال ملتی که این جور فکر کند و بگوید بهشت را به «بها» نمیدهند ولی به یک بهانه دروغین میدهند. وای به حال ملتی که پایه سعادت خود را بر وهم و خیال بگذارد.
در این زمینه مطلب بسیار زیاد است و اگر به قرآن کریم مراجعه کنیم میبینیم مطلب کاملًا مشخص است. قرآن یهودیان را که آن وقت چنین فکری داشتند- و حالا چنین فکری ندارند- سخت می کوبد. این فکر که ملتی برای خودش امتیازی در نزد پروردگار قائل و معتقد باشد که اگر من کار بد بکنم خدا به کار بد من کاری ندارد ولی اگر کار خوب بکنم چند برابر جزای خوب میدهد، اساساً مال یهودیها بود و قرآن زیاد آن را نقل میکند. اینها میگفتند ما هرچه گناه بکنیم، هرچه کار بد بکنیم، به جهنم نمیرویم. ما نژاد ممتاز هستیم، فرضاً اگر به جهنم برویم، یک تشریفاتی است و بعد از چند روز خلاص میشویم، بهشت مال ماست. وَ قالوا لَنْ تَمَسَّنَا النّارُ الّا ایاماً مَعْدودَةً «سوره بقره / آیه 80»
ببینید قرآن در اینجا چگونه بحث میکند.
در تفاسیر وارد شده است که در مدینه، هم یهودی بود هم مسیحی و هم مسلمان. در میان عدهای از مسلمانان و مسیحیان و یهودیان اختلاف میشود؛ مسلمانها میگویند ما حالا که مسلمان شدیم ملت ممتاز هستیم و خدا برای ما امتیاز قائل است و هرکار بدی بکنیم خدا از ما میگذرد؛ مسیحیها میگویند خیر، ما چنین هستیم؛ و یهودیها هم همین را میگویند. ببینید قرآن چگونه جواب میدهد:
لَیسَ بِامانِیکمْ وَ لا امانِی اهْلِ الْکتابِ مَنْ یعْمَلْ سوءً یجْزَ بِهِ «سوره نساء / آیه 123». نه مطلب آن طوری است که شمامسلمانها آرزو کردید (مخاطبش مسلمانهاست) و آرزویش را در دلتان پروراندید، و نه آن طور است که اهل کتاب خیال کردند و آرزویش را در دلشان پروراندند؛ خدا با هیچ کس خویش و قومی ندارد، مَنْ یعْمَلْ سُوءً یجْزَ بِهِ هرکسی کار بد بکند خداوند به او کیفر خواهد داد.
ببینید قرآن چگونه و با چه صراحتی این خیال را که مقدمه انحطاط مسلمانان بود از سرشان بیرون آورد! فرمود بروید عمل خودتان را تصحیح کنید.
مطالب موجود تنها بخشی از سخنان شهید مطهری پیرامون رابطه عمل انسان و جزای اخروی او بود. شما خوانندگان محترم میتوانید برای مطالعه ادامه این بخش، کتاب احیای تفکر اسلامی را خریداری نموده و از تمامی مطالب آن بهرهمند شوید.
احیای تفکر اسلامی، صفحه 38 تا 41
معرفی کتاب احیای تفکر اسلامی
این کتاب مشتمل بر پنج جلسه سخنرانى استاد شهید مطهرى است که در سال ۱۳۴۹ شمسى در حسینیه ارشاد ایراد شدهاند. سخنرانى نخست تحت عنوان «اقبال و احیاى فکر دینى» به تفکر و حرکت عمیق فکرى اقبال لاهورى، مصلح بزرگ اسلامى، در مسیر آسیبشناسى اندیشه دینى در جهان اسلام و راههاى مقابله با این آسیبها مىپردازد. سخنرانیهاى بعدى نیز با دنبال کردن همین خط فکرى، ریشههاى رکود و سکون تفکر دینى را مورد واکاوى و بررسى قرار داده و بر مفاهیم و عناصر کلیدى مانند عمل، حس اعتماد به نفس، توکل و زهد در معناى حقیقى آنها و نه تحریفشده، انگشت تأکید نهاده است. این پنج جلسه سخنرانى در واقع فتح بابى براى موضوع مهم «احیاى تفکر اسلامى» به شمار مىآید، وگرنه این موضوع چنان که خود استاد مطهرى اشاره کردهاند دامنه وسیعى دارد. البته در سایر آثار استاد مطهرى نیز مباحثى در باب این موضوع یافت مىشود، مانند آنچه در کتاب ده گفتار تحت عنوان «احیاى فکر دینى» آمده است.
سفارش کتاب از انتشارات صدرا ( مرکز نشر آثار استاد مطهری)
معرفی استاد شهید مرتضی مطهری:
استاد شهيد آيت الله مطهري در 13 بهمن 1298 هجري شمسي در فريمان واقع در 75 کيلومتري شهر مقدس مشهد در يک خانواده اصيل روحاني چشم به جهان مي گشايد. پس از طي دوران طفوليت به مکتبخانه رفته و به فراگيري دروس ابتدايي مي پردازد. در سن دوازده سالگي به حوزه علميه مشهد عزيمت نموده و به تحصيل مقدمات علوم اسلامي اشتغال مي ورزد. در سال 1316 عليرغم مبارزه شديد رضاخان با روحانيت و عليرغم مخالفت دوستان و نزديکان، براي تکميل تحصيلات خود عازم حوزه علميه قم مي شود.در دوره اقامت پانزده ساله خود در قم از محضر مرحوم آیتالله بروجردى (در فقه و اصول) و امام خمینی رحمه الله (به مدت دوازده سال در فلسفه ملاصدرا و عرفان و اخلاق و اصول) و مرحوم علامه سید محمّد حسین طباطبایی (در فلسفه: الهیات شفاى بوعلی و دروس دیگر) بهره می گیرد. قبل از هجرت آیتالله بروجردى به قم نیز استاد شهید گاهی به بروجرد مىرفته و از محضر ایشان استفاده مىكرده است.
استاد مطهرى مدتى نیز از محضر مرحوم آیتالله حاج میرزا علىآقا شیرازى در اخلاق و عرفان بهرههاى معنوى فراوان برده است. از اساتید دیگر ایشان می توان از مرحوم آیتالله سیدمحمّد حجت (در اصول) و مرحوم آیتالله سیدمحمّد محقق داماد (در فقه) نام برد. وى در مدت اقامت خود در قم علاوه بر تحصیل علم، در امور اجتماعى و سیاسى نیز مشاركت داشته و از جمله با فدائیان اسلام در ارتباط بوده است.
در سال ۱۳۳۱ در حالى كه از مدرّسین معروف و از امیدهاى آینده حوزه به شمار مىرفت به تهران مهاجرت مىكند. در تهران به تدریس در مدرسه مروى و تألیف و سخنرانیهاى تحقیقى مىپردازد. در سال ۱۳۳۴ اولین جلسه تفسیر انجمن اسلامى دانشجویان توسط استاد مطهرى تشكیل مىگردد. در همان سال، تدریس خود در دانشكده الهیات و معارف اسلامى دانشگاه تهران را آغاز مىكند. در سالهاى ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸ كه انجمن اسلامى پزشكان تشكیل مىشود استاد مطهرى از سخنرانان اصلى این انجمن است و در طول سالهاى ۱۳۴۰ تا ۱۳۵۰ سخنران منحصر به فرد این انجمن مىباشد كه بحث هاى مهمى از ایشان به یادگار مانده است.
از سال ۱۳۴۱ كه نهضت امام خمینى آغاز مىشود استاد مطهرى به طور فعال در كنار امام بوده است به طورى كه مىتوان سازماندهى قیام پانزده خرداد در تهران و هماهنگى آن با رهبرى امام را مرهون تلاشهاى او و یارانش دانست. در ساعت ۱ بعد از نیمهشب روز چهارشنبه پانزده خرداد ۱۳۴۲ به دنبال یک سخنرانى مهیج علیه شخص شاه به وسیله پلیس دستگیر شده و به زندان موقت شهربانى منتقل مىشود و به همراه تعدادى از روحانیون تهران زندانى مىگردد. پس از ۴۳ روز به دنبال مهاجرت علماى شهرستانها به تهران و فشار مردم، به همراه سایر روحانیون از زندان آزاد مىشود.
بعد از تشكیل هیئت هاى مؤتلفه اسلامى، استاد مطهرى از سوى امام خمینى همراه چند تن دیگر از شخصیتهاى روحانى عهدهدار رهبرى این هیئت ها مىگردد. پس از ترور حسنعلى منصور نخستوزیر وقت توسط شهید محمّد بخارایى ـ كه در كلاسهاى درس استاد شركت فعال داشت ـ كادر رهبرى هیئت هاى مؤتلفه شناسایى و دستگیر مىشود ولى از آنجا كه قاضى این پرونده مدتى در قم نزد استاد تحصیل كرده بود به ایشان پیغام مىفرستد كه حق استادى را بجا آوردم و بدین ترتیب استاد شهید از مهلكه جان سالم بدر مىبرد.
از مهمترین خدمات استاد مطهرى در طول حیات پربركتش ارائه ایدئولوژى اصیل اسلامى از طریق درس و سخنرانى و تألیف كتاب است. این امر خصوصاً در سال هاى ۱۳۵۱ تا ۱۳۵۷ به خاطر افزایش تبلیغات گروه هاى چپ و پدید آمدن گروه هاى مسلمان چپزده و ظهور پدیده التقاط به اوج خود مىرسد. گذشته از امام خمینى، استاد مطهرى اولین شخصیتى است كه به خطر سران سازمان موسوم به «مجاهدین خلق ایران» پى برد و دیگران را از همكارى با این سازمان بازداشت و حتى تغییر ایدئولوژى آنها را پیشبینى نمود. در این سال ها استاد شهید به توصیه امام(ره) مبنى بر تدریس در حوزه علمیه قم هفتهاى دو روز به قم عزیمت كرده و درس هاى مهمى در آن حوزه القا مىنماید، و همزمان در تهران نیز درسهایى در منزل و غیره تدریس مىكند.
در سال ۱۳۵۵ به دنبال یک درگیرى با یک استاد كمونیست دانشكده الهیات! زودتر از موعد مقرر بازنشسته مىشود. همچنین در این سال ها استاد مطهرى با همكارى تنى چند از شخصیت هاى روحانى، «جامعه روحانیت مبارز تهران» را بنیان مىگذارد بدان امید كه روحانیت شهرستان ها نیز به تدریج چنین سازمانى پیدا كند.
هنگام بازگشت امام خمینى به ایران، استاد مطهرى مسئولیت «كمیته استقبال از امام» را شخصاً به عهده مىگیرد و تا پیروزى انقلاب اسلامى و پس از آن همواره در كنار رهبر عظیمالشأن انقلاب اسلامى و مشاورى دلسوز و مورد اعتماد براى ایشان بود، تا اینكه در ساعت ۲۲ و ۲۰ دقیقه سهشنبه یازدهم اردیبهشت ماه سال ۱۳۵۸ در تاریكى شب و در حالى كه از یكى از جلسات فكرى سیاسى بیرون آمده بود با گلوله گروه نادان و جنایتكار فرقان كه به مغزش اصابت نمود به شهادت مىرسد و امام و امت اسلام در حالى كه امیدها به آن بزرگمرد بسته بودند در ماتمى عظیم فرو مىروند. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهّرش.
سیر مطالعاتی آثار استاد مطهری
در صورتی که به مطالعه آثار استاد مطهری علاقهمند بوده و تمایل دارید سیر مطالعاتی مشخصی را در این راستا طی کنید، میتوانید به بخش مسیرهای مطالعاتی مراجعه نموده و طبق نقشه راه موجود در هر صفحه عمل کنید.
یکی از خدمات ارائه شده در وبسایت انتشارات صدرا، ارائه سیر مطالعاتی شهید مطهری است که در پی آن، مجموعهای از کتابها و منابع بهصورت منظم و با یک ترتیب مشخص برای مطالعه در یک موضوع خاص، توسط این انتشارات پیشنهاد میشود. این مسیرها در واقع یک نقشه راه برای علاقهمندان به مطالعه است تا بتوانند به صورت هدفمند و گامبهگام به عمق یک موضوع نفوذ کنند.
از مزایای مطالعه طبق مسیرهای مطالعاتی میتوان به انتخاب بهترین کتاب برای شروع و ادامه یک موضوع، مطالعه منظم و هدفمند، درک عمیقتر از محتوای هر کتاب و… اشاره نمود.
از جمله این موارد میتوان به مسیر مطالعه کتابهای فلسفه، مسیر مطالعه کتابهای اقتصاد، مسیر مطالعه کتابهای تفسیر، مسیر مطالعه کتابهای فلسفه تاریخ، مسیر مطالعه کتابهای آشنایی با علوم اسلامی، مسیر مطالعه کتابهای تاریخ، مسیر مطالعه کتابهای گفتار ها، مسیر مطالعه کتابهای اصول عقاید، مسیر مطالعه کتابهای حقوق زن، مسیر مطالعه کتابهای اجتماعی و سیاسی، مسیر مطالعه کتابهای سیره معصومین و بزرگان، مسیر مطالعه کتابهای اخلاق، تربیت و عرفان اشاره نمود.