فلسفه عاشورا: تجدید حیات با اباعبدالله (ع)
اگر از ما بپرسند شما در روز عاشورا که دائماً حسین حسین میکنید و به سر خودتان میزنید، چه میخواهید بگویید؟ باید بگوییم: ما میخواهیم حرف آقایمان را بگوییم، ما هر سال میخواهیم تجدید حیات کنیم (یا ایهَا الَّذینَ امَنُوا اسْتَجیبوا للَّهِ وَ لِلرَّسولِ اذا دَعاکمْ لِما یحْییکمْ). باید بگوییم عاشورا روز تجدید حیات ماست. در این روز میخواهیم در کوثر حسینی شستشو کنیم، تجدید حیات کنیم، روح خودمان را شستشو بدهیم، خودمان را زنده کنیم، از نو مبادی و مبانی اسلام را بیاموزیم، روح اسلام را از نو به خودمان تزریق کنیم. ما نمیخواهیم حس امر به معروف و نهی از منکر، احساس شهادت، احساس جهاد، احساس فداکاری در راه حق، در ما فراموش بشود؛ نمیخواهیم روح فداکاری در راه حق در ما بمیرد.
تجدید حیات و پیوند با روح حسین بن علی
این فلسفه عاشوراست، نه گناه کردن و بعد به نام حسین بن علی بخشیده شدن! گناه کنیم، بعد در مجلسی شرکت کنیم و بگوییم خوب دیگر گناهانمان بخشیده شد. گناه آن وقت بخشیده میشود که روح ما پیوندی با روح حسین بن علی بخورد؛ اگر پیوند بخورد، گناهان ما قطعاً بخشیده میشود ولی علامت بخشیده شدنش این است که دومرتبه دیگر دنبال آن گناه نمیرویم. اما اینکه از مجلس حسین بن علی بیرون برویم و دومرتبه دنبال آن گناهان برویم، نشانه این است که روح ما با روح حسین بن علی پیوند نخورده است.
مطالب موجود در این مقاله تنها بخشی از سخنان شهید مطهری پیرامون فلسفه اصلی عاشورا و تجدید حیات با آرمان های امام حسین (ع) بود. شما خوانندگان محترم میتوانید برای مطالعه ادامه این متن، کتاب حماسه حسینی، جلد یک را خریداری نموده و از تمامی مطالب این کتاب بهرهمند شوید.
حماسه حسینی، جلد اول، صفحه 175
<div></div>
<div id=”1732401998″><script type=”text/JavaScript” src=”https://www.aparat.com/embed/eGwSu?data[rnddiv]=1732401998&data[responsive]=yes&&recom=none”></script></div>